دکتر معصومه گودرزی

دکتری: دکتری تاریخ محلی دانشگاه اصفهان
کارشناسی ارشد: دانشگاه اصفهان، ۱۳۹۰
کارشناسی: دانشگاه اصفهان، ۱۳۸۸

ماه رمضان و فرهنگ و سنت عامه

مفهوم فرهنگ در ایران پیشینه بس طولانی دارد. واژه فرهنگ از دو جزء " فر" و " هنگ" تشکیل شده است. " فر " به معنای نیروی معنوی، شکوه ، عظمت، جلال و درخشندگی است. " هنگ" از ریشه اوستایی ، به معنای کشیدن، سنگینی، گروه و وقار است. معنی ترکیبی این دو واژه بیرون کشیدن و بالا کشیدن است. که منظور از آن بیرون کشیدن مجموعه ای از دانستنی ها و استعدادهای نهفته افراد یک ملت، برای پربار کردن پدیده ها و خلاقیت های ناشناخته آدمی است.
فرهنگ از کجا تغذیه می شود؟ خاستگاه فرهنگ کجاست؟ چگونه ارزش ها و باورهای جامعه شکل می گیرند؟ فرهنگ، کلیتی درهم تنیده ای است که شامل دانش، دین، قانون، اخلاق، آداب و رسوم و هر گونه توانایی که انسان به عنوان عضوی از جامعه به دست می آورد( آشوری، 1380: 147). جامعه شناسان معتقدند: زبان، آداب، دین، آیین، معیشت، اقتصاد، تاریخ و جغرافیا در به تصویر کشیدن فرهنگ یک جامعه تاثیر به سزایی دارند. استاد محمد تقی جعفری، نیز فرهنگ را از مختصات انسان می داند. انسانها فرهنگ را از شرایط محیطی، پدیده های تاریخی، آرمان‌های مطلق و نسبی برداشت می کنند. از ویژگی های منحصر به فرد ایرانیان، پایبندی و توجه به برگزاری آیین ها، آداب و رسوم خاص هر منطقه است.
رمضان از سال های دور تا کنون در فرهنگ مردم از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و همواره آیین های خاصی در ارتباط با این ماه، در میان مردم کشورهای اسلامی به اجرا در آمده است. آداب و رسوم ماه مبارک رمضان یکی از مباحث مهم فرهنگی مردم است که به واسطه قدمت خود از قداست ویژه ای برخوردار است. متاسفانه در زندگی شهری و ماشینی بسیاری از این سنت های زیبا به بوته فراموشی سپرده شده اند و بسیاری نیز کمرنگ شده اند. اما از آنجا که این رسوم زمینه ساز همبستگی در جامعه به ویژه میان احاد خانواده هاست، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بنابراین با نگاهی محلی این رسوم زیبا را مرور می کنیم تا شاید در احیا این رسوم سهمی ایفا کرده باشیم. در اواخر ماه شعبان، در جای جای کشورمان، مردم با نظافت خانه ها، مساجد، حتی محل کسب و کارشان، اماکن عمومی برای آمدن ماه مبارک رمضان مهیا می شدند. با خضاب و حنا بستن و پیرایش و ملبس شدن به لباس های الوان و نو به استقبال ماه رمضان می رفتند. اکنون نیز هنوز این سنت حسنه پابرجاست.
مراسم کلوخ اندازان:
در آخرین روز ماه شعبان انجام می گرفت. در این روز مردم به گردشگاه های اطراف شهر یا روستای خویش می رفتند و انواع خوراک ها و غذاها را به همراه خود می بردند و ضمن دورهم نشینی، به تفریح و بازی می پرداختند و این روز را با خرمی و شادی به پایان می رساندند. در این مراسم به نوعی افراد روح و جسم خود را برای فرا رسیدن رمضان، آماده می کردند، زیرا علاوه بر تفریح و شادمانی که باعث تقویت روحیه فردی می شد، غذاهایی هم که در این روز تناول می شد، از انرژی زیادی برخوردار بود. در قزوین کلوخ اندازان را "گل خندانی" و در بردسیر کرمان "روز سنگ اندازان" می گویند و مانند دیگر نقاط ایران به گردش و تفریح می روند.
رویت هلال ماه:
رمضان نیز آداب خاصی داشته است. از جمله در قمصر کاشان مردم برای دیدن هلال ماه بر بام خانه ها رفته و همراه خود سینی که داخل آن ظرف آبی به همراه مقداری سبزی خوردن و یک آیینه هست، می بردند، آنگاه روبه قبله نشسته و آیینه را به سمت آسمان گرفته و آنقدر جابه جا می کردند تا هلال ماه را در آن ببینند. به محض مشاهده هلال ماه، یک نفر که از صدای خوشی برخوردار بود، سوره یاسین را با صدای بلند قرائت می کرد و دیگران آرام با او همراهی می کردند، سپس یک حمد و سه قل هوالله خوانده و بر محمد(ص)صلوات ختم می کردند. سرانجام هر یک جرعه ای از ظرف محتوای آب به همراه مقداری سبزی می نوشیدند و عقیده داشتند، خوردن آب و سبزی به آنها نیرو می دهد و موفق می شوند بدون ناراحتی ماه رمضان را روزه بگیرند. سپس بر طبل می نواختند تا اگر کسی هلال ماه را ندیده مطلع شود. سپس به چهره سادات نگاه می کردند و معتقد بودند شگون دارد. در بیشتر نقاط کشور از جمله اصفهان پس از رویت هلال ماه چاوش خوان ها در کوی و برزن خبر از آمدن ماه مبارک رمضان می دادند. خوش لحنی، بداهه سرایی، موقعیت سنجی و عشق به اهل بیت و عصمت و طهارت از ویژگی های چاوش خوان بوده است، که از ایشان بین مردم، انسانی با وجهه نیکو و مورد اعتماد ساخته بود. بیدارشدن در هنگام سحر و سحری خوردن از مراسم های فرحبخش این ماه می باشد. در گذشته چاوش خوان ها در کوچه ها با زدن طبل و نقاره و شیپور خبر از وقت سحر می دادند و با قرائت سوره یاسین و طه مردم را بیدار می کردند. علاوه بر آن همسایه ها با کوبیدن درب منزل و دیوار خانه همدیگر را بیدار می کردند. اما امروزه صدای زنگ ساعت و روشن شدن تلویزیون که از قبل تنظیم شده است، جایگزین رسوم دیرینه زیبا شده است و ثمره این جایگزینی، شکاف عاطفی و بی خبری همسایه ها از یکدیگر می باشد.
سحرخوانی هایی که در گذشته در بام خانه ها انجام می‌‌شد، فضایی بسیار دلنشین ایجاد می کرد و دلها را به یاد پروردگار می انداخت. رسم هومبابایی نیز از دیگر آدابی است که در ماه رمضان انجام می گرفته است و هم اکنون نیز در بسیاری از شهرستان های استان اصفهان و به ویژه کاشان و آران بیدگل و شرق اصفهان برگزار می شود. این رسم توسط کودکان و نوجوانان از شب اول ماه مبارک رمضان تا شب پانزدهم اجرا می شود. کودکان و جوانان در دسته های 4 تا 20 نفر به هومبابایی می روند. رسم هومبابایی بدین شکل است که پس از افطار، با بانگ صلوات کودکان یکدیگر را برای جمع شدن به دورهم و انجام این رسم، خبر می کنند، این مراسم با قرائت اشعار خاصی همراه است. از میان کسانی که برای انجام این رسم گرد هم می آیند یک نفر به عنوان صندوقدار و دیگری میاندار انتخاب می شود. در این مراسم اشعاری در مدح امیرالمومنین و گاه سوره شمس توسط میاندار خوانده می شود. این شخص اشعار متنوعی را می خواند و دیگر کودکان در جواب هر مصرع، کلمه هوربابا، هومبابا را به زبان می آورند و مردم به این کودکان هدایایی می دهند. اما اگر صاحبخانه چیزی به انها ندهد، در مذمت صاحبخانه اشعاری می گویند.
نخل گردانی از دیگر آداب ماه مبارک رمضان است. در شب بیست و یکم ماه رمضان که مقارن با شهادت حضرت علی و شب قدر می باشد این مراسم انجام می شود. نخلی که نشان از عزادار بودن مردم دارد، در کوچه پس کوچه های نیاسرم کاشان گردانده می شود. این رسم علاوه بر کاشان در شهرهای یزد، تفت و کرمان و... انجام می گیرد.
سنت افطاری دادن و پیشکش کردن هدایا به نوعروسان، دراکثر نقاط استان اصفهان هنوز پابرجاست. خانواده داماد افطاری تهیه کرده ، همراه با پشمک و میوه، حلیم، آجیل و هدایایی نفیس در شب 27 رمضان به خانه ی تازه عروس برده و تا پاسی از شب را به شب چره می گذرانند. از دیگر آداب و رسوم زیبایی که در ماه رمضان انجام می گرفت، دوختن پیراهن مراد بوده، این مراسم در روز 27 ماه رمضان در اکثر شهرها و روستاهای استان برگزار می شده است. زن هایی که بیماری در خانه داشتند یا بچه دار نمی شدند، یا کودک از دست داده بودند، پیراهن مراد می دوختند. زنی از بستگان بیمار پارچه ای تهیه می کرد و به مسجد می‌برد، بعد از نماز مغرب و اعشاء پارچه را در مسجد می بریدند و می دوختند، سپس از روحانی مسجد می خواستند که روضه حضرت ابوالفضل را بخواند و بیمار را دعا کند. انگاه همه رو به قبله "امن یجیب " را می خواندند و صاحب نذر بین مردم خرما تقسیم می کرد. سپس روحانی به دیدار بیمار می رفت و برای او دعا می کرد، پیراهن را بر تن او می پوشاندند و معتقد بودند خداوند او را شفا می‌دهد.
در یزد پیراهن مراد را با تیغ برش می زنند و معتقدند اگر با قیچی بریده شود به حاجتشان نمی رسند. در شیراز نیز زنانی که باردار هستند، شب 27 ماه رمضان مقداری پارچه و ریسمان و قیچی و سوزن و انگشتانه ای با خود به مسجد می آورند و بعد از نمازظهر و عصر، پارچه را می برند و لباسی برای نوازد دوخته و این لباس را موقع تولد نوزاد بر تن او کرده و معتقدند که با پوشیدن این لباس کودک تا آخر عمر، لباس عافیت می پوشد و ناخوش نمی‌شود.
در کاشان نیز رسم بر این بوده، شب 27 رمضان، تازه عروسان را برای سفید بختی به مسجد برده و عروس را در صف اول جماعت جای می دادند. پس از خواندن نماز مغرب و عشاء، مقداری شیرینی یا خرما بین نمازگزاران تقسیم می‌کردند. آنگاه تازه عروس را به خانه باز می گرداندند و معتقد بودند که بین زن و شوهر هرگز جدایی نمی افتد و همیشه در صلح و صفا به سر خواهند برد.
از دیگر سنت های قدیمی ماه رمضان در همدان، مراسم دوختن کیسه برکت در روز 27 رمضان است. در این روز، زنان روزه دار هنگام رفتن به مسجد و اقامه نماز ظهر به همراه خود پارچه و نخ و سوزن می برند و در بین دو نماز ظهر و عصر به کار دوختن یک یا چند کیسه برکت مشغول می شوند. به اعتقاد مردم همدان هر فردی که داخل این کیسه پول بریزد، خداوند مال و دارایی زیادی به او می بخشد. از رسوم دیگر مردم همدان در ماه مبارک رمضان جمع آوری خرده های نان سفره افطاری است.
از آنجا که امر ازدواج بسیار با اهمیت است و در اسلام سفارش زیادی به این مهم شده است . رسم زیبایی به نام، شکستن گردو، به جهت بازگشایی بخت در شب 27 رمضان انجام می گرفته و هم اکنون نیز در برخی از نقاط کشور از جمله یزد پابرجا است، اما اکنون در معرض فراموشی قرار گرفته است. دختران دم بخت، مقداری گردو تهیه کرده و از پله های مسجدجامع بالا می رفتند و در هر پله یک عدد گردو را زیر پا می گذاشتند و زمانی که به بالای مسجد می رسیدند، دعایی مخصوص، می خواندند و هفت دور چرخیده، سپس از پله ها پایین می آمدند. دختر هنگام رسیدن به پایین پله ها، قفلی که از پیش در دست آماده نگه داشته بود به اولین جوانی که سر راه او قرار داشته، داده و از وی درخواست کرده، قفل را باز کند، سپس به وی شیرینی تعارف کرده و معتقد بوده اند، اینگونه بخت دختر باز شده و همسر مناسبی پیدا می کند.در حقیقت فلسفه این مراسم، آشنایی بین خانواده های دختر و پسر بوده، چراکه خانوادهایی که قصد همسر گزینی برای پسرانشان داشتند می دانستند که در چنین شبی و چنین جایی فرصتی خوب برای انتخاب همسر مناسب برای فرزندشان است.بدین جهت در این رسم دیرینه خیری نهفته بود.
یکی دیگر از رسوم که مربوط به روز بیست و هفتم ماه رمضان است، خوردن آجیل مراد بوده که باید توسط افرادی که محمد، علی و فاطمه نام داشتند، تهیه می شد. مواد تشکیل دهنده این آجیل، شامل خرما، پسته، فندق، نخودچی، بادام و شکر می باشد. در این روز زنان و مردان حاجتمند از این آجیل می خورند و نذر می کنند، انشالله به حاجا تشان برسند تا سال دیگر آنها نیز آجیل مراد بین مردم پخش کنند. پختن نان مراد یا نان بیست و هفتمی از دیگر رسومی است که در شب بیست وهفتم ماه رمضان انجام می گیرد. نان پخته شده را برش های کوچک زده و بین مردم تقسیم می کردند. مراسم تهیه حلقه مراد نیز از دیرباز در شهر یزد مورد توجه بوده و چنانچه خانواده ای بیماری داشتند منتظر بودند تا در شب 27 رمضان مراسم حلقه مراد را به جا آورند و امید داشتند که نتیجه می گیرند، مراسم بدین شکل بود که برای بیماران حلقه ای تهیه می کردند و پول تهیه انگشتر را از هفت نفر که اسامی ائمه داشتند جمع آوری می کردند، سپس مقداری پول هم خانواده بیمار به آن اضافه کرده و انگشتری برای فرد بیمار سفارش می دادند و در روز 27 رمضان انگشتر را به نشانه شفا در انگشت فرد مورد نظر می کردند.
پخت غذاهای سنتی مخصوص شهرستان اصفهان در ماه مبارک رمضان رونق خاصی به خود می گیرد، برخی از اصفهانی ها با پخت بریانی، شله بریان زیره، کله جوش، ماش و قمری، گوشت و لوبیا، حلیم بادمجون، شله زرد و آش شله قلم کار، از ماه رمضان استقبال ویژه ای می کنند. در قمصر کاشان پخت شولی، در شهر کاشان دیزی تنوری و در برخی از مناطق کاشان خورش چغندر مرسوم است. سنت افطاری دادن و برگزاری جلسات دعا و قرائت قران در مساجد و حسینیه های اصفهان تا پاسی از شب، صله ارحام و احیا شب های قدر جایگاه خاصی داشته و هم اکنون نیز برقرار دارد.
تجلیل از روزه اولی ها، از سنت های زیبای ماه رمضان است که در بسیاری از نقاط کشور به روش های مختلف انجام می شود. این امر، معمولا در همان شب نخست ماه رمضان انجام می گیرد و به نوجوانانی که اولین روزه خود را گرفته اند توسط بزرگترهای خانواده هدایایی داده می‌شود، روزه اولی ها ابتدا هدیه خود را دریافت می کنند سپس افطار می کنند.این امر باعث تشویق شدن آنان و دیگر کودکان خانواده به روزه داری می شود. در "براآن" اصفهان مرسوم بوده به روزه اولی ها چنانچه پسر بوده، بزغاله، بره یا حتی میشی هدیه بدهند و اگر دختر بوده، چادر نماز یا قطعه ای طلا هدیه دهند.
شستن ظروف از دیگر مراسم های رمضان است. برخی از روزه داران نیت می کردند تا برای انکه اندکی از آلام زندگی و گناهانشان کاسته شود و جبران مافات کنند ظروف افطاری را بشویند تا این گونه از ثواب نیز برخوردار شوند.
وداع با رمضان:
سنت وداع با رمضان در سایر نقاط کشور هم اکنون برگزار می گردد، در آخرین روز رمضان تا پاسی از شب در مساجد و تکایا، مردم مراسم احیا گرفته و در پایان آرزو می کنند این آخرین رمضان عمرشان نباشد. در ادامه متمولین هر محل با برنامه‌ای از پیش تعیین شده، مقداری هدایای نقدی و جنسی فراهم کرده و برای عیدی درب خانه‌های مستمندان می دهند و این گونه ماه خدا را به اتمام می رسانند. اما در گذشته این خداحافظی با رمضان توسط چاوش خوان ها انجام می گرفت. چاوش خوان ها، با اشعاری زیبا با رمضان خداحافظی کرده و نوید آمدن شوال را می دادند. باشد تا این رسوم زیبا همواره حفظ شود زیرا که فراموش شدن این رسوم به معنای کاسته شدن غنای فرهنگی و شکاف اجتماعی می باشد. زیرا احیا و حفظ این خرده فرهنگها باعث انسجام بیشتر اجتماعات می شود.
+ پنجشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۳۰
نظر شما
نام:
ایمیل : * نمایش داده نمی‌شود
نظر شما: