دکتر معصومه گودرزی
دکتری:
دکتری تاریخ محلی دانشگاه اصفهان
کارشناسی ارشد:
دانشگاه اصفهان، ۱۳۹۰
کارشناسی:
دانشگاه اصفهان، ۱۳۸۸
گفتگویی با پری کربلایی
پری کربلایی بازیگر تئاتر، تلویزیون و رادیو، سالیان مدیدی است در این عرصه فعالیت میکند. اما حضور فعال و جدی او بر روی صحنه تئاتر، باعث شده تا وی بیشتر به عنوان بازیگر تئاتر شناخته شود. ایفای نقش ایشان در چند مجموعه تلویزیونی در نقش مادر فردی به نام رشید، باعث شده پری کربلایی این روزها به نام مادر رشید، در بین طرفدارانش شهرت پیدا کند. سابقه فعالیت هنری کربلایی در تئاتر، ما را بر آن داشت تا گفتگویی صمیمانه با ایشان در صدا و سیمای جمهوری اسلامی اصفهان داشته باشیم.
پری کربلایی متولد سال 1326ه.ش، در شهر تبریز میباشد. مادر وی اهل باکو و پدرش اهل اردبیل بود. پیش از تولد، خانوادهاش از باکوی آذربایجان به سمت گیلان مهاجرت کردند. پس از مدتی ساکن شهر تبریز شدند. سپس راهی تهران و سرانجام در اصفهان سکونت گزیدند.
پری کربلایی در سن پنج سالگی فعالیت هنری خود را آغاز کرد. وی در سالن تئاتر اصفهان در کنار ناصر فرهمند اولین کار هنری خود را تجربه نمود. پس از یک وقفه هشت ساله دومین فعالیت هنریش را در سالن تئاتر سپاهان که توسط علی ارحام صدر، پسرعموی رضا ارحام صدر مدیریت میشد، تجربه کرد. به گفته پری کربلایی، علی ارحام صدر شوهرخواهر ایشان بوده که در شروع مجدد فعالیت هنری وی نقش مهمی ایفا کرده است. خانواده این هنرمند تئاتر، مخالف فعالیت هنری وی بودند، اما با پافشاری و اصرار او سرانجام موافقت خود را اعلام نمودند.
علاقه، مداومت و حضور فعال در صحنه تئاتر نه تنها آینده حرفهای روشنی را برای پری کربلایی رقم زد، بلکه سنگ بنای زندگی مشترک خانوادگی وی گذاشته شد. آشنایی با آقای کربلایی و حضور وی در صحنه تئاتر، سرانجام به ازدواج این دو هنرمند انجامید. ناگفته نماند، نام خانوادگی پری «انگاشته» بوده که پس از ازدواج، نام خانوادگی همسر را برای خود انتخاب کرد و به زوج کربلایی شهرت یافتند. والدین وی نیز در سن سه سالگی نام او را از «سیاره» به پری تغییر دادند.
پری کربلایی نگاه مردم در گذشته نسبت به حضور زنان در تئاتر را این گونه شرح میدهد: « در فعالیتهای هنری از جمله تئاتر و سینما، مردم اصفهان مانند سایر شهرها نگاهی بسته به حضور زنان داشتند. حضور زنان در صحنه نمایش و سینما مورد پسند جامعه نبود، بهطوری که برخی اوقات بازتاب این تفکر را در نگاه نگران مادرم مشاهده میکردم. این نگرانیها از طرف دوستان و همسایهها به مادرم انتقال مییافت. ایشان همواره نگران آینده من بودند و فکر میکردند بازی در تئاتر با خوشبختی و آینده من منافات دارد. اما خوشبختانه این نگاهها تعدیل یافت، مردم متوجه شدند فعالیت هنری زنان در صحنه تئاتر و نمایش، همانند سایر فعالیتهای هنری قابل تقدیر و تشویق است». پری کربلایی اذعان داشت: «زمان چه زود میگذرد و وقایع دوباره تکرار میشود. منظورم آن روزی بود که من در شرایط مادرم قرار گرفتم، زمانی که دخترانم، فائزه و فروزان علاقه خود را به تئاتر و بازیگری ابراز کردند. اما این بار خبری از آن نگرانی که در چشمان مادرم موج میخورد، نبود. بلکه با اطمینان موافقت خود را اعلام کردم. زیرا دل نگرانیهایی که مادرم داشت، دیگر رنگ باخته بودند. در حقیقت بزرگانی همچون ناصر فرهمند، ارحام صدر، محمدعلی رجایی، مهدی ممیزان، سرور و ژاله رجایی، کلارا، دیانا، گیتی و فرنگیس فروهر، من و سایر بانوانی که در این عرصه پیشتاز بودیم، بستری را فراهم کردیم تا جایگاه تئاتر و هنرمندی زنان در این حوزه به وجهی نیکو به افراد جامعه شناسانده شود. این تلاشها باعث شد، بانوان هنرمندی که زمانی مورد ملامت و سرزنش واقع میشدند از محبوبیت ویژهای در میان مردم برخوردار شوند. از آنجا که تئاتر زنده هست، بازیگر تئاتر زندگی به تماشاچی میبخشد. ما با تماشاگرمان خندیدم، گریستیم و با هم زندگی کردیم. اگرچه بزرگان و پیشکسوتان تئاتر جنگیدند تا حسن نیت خود را به عنوان یک هنرمند و دوستدار هنر ثابت کنند. اما ثمره این تلاش، در مقابل گیشههای بلیط فروشی در قالب صفهای طولانی هویدا شد. این تاثیر نه تنها در اصفهان نمایان شد، بلکه مسافرانی که قصد سفر به اصفهان در ایام نوروز را داشتند، از چند ماه قبل برای رزو بلیط اقدام میکردند. در اکثر تئاترها، تماشاچیانی را مشاهده میکردیم که برای چندمین بار به دیدن نمایش ما میآمدند و در پایان برای لحظاتی ایستاده ما را تشویق و تحسین میکردند. گاهاً در آخر هفته ها بلیط تئاتر ما در بازار سیاه به چند برابر قیمت اصلی فروخته میشد. نسل ما وظیفه خود را به خوبی انجام داد و حسن نیتش را به مردم ثابت کرد. بنابراین نسل بعد از ما با آسودگی بیشتری در صحنه تئاتر حضور یافتند. در حقیقت باید بگویم ما به نوعی ساختار شکنی کردیم و دیدگاه مردم را نسبت به حضور زن در تئاتر و سینما تغییر دادیم».
کربلایی در مورد بهترین تئاتری که تاکنون بازی کرده است، چنین پاسخ داد: « بنده تئاترهای زیادی بازی کردم از جمله دار و ندار، وادنگ، حاج عبدالغفار، عمه خانم، جاده زرین سمرقند، کلاه حصیری که غالب آن به نویسندگی محمدعلی رجایی و کارگردانی ناصر فرهمند بود. اما بهترین تئاتری که همچنان در خاطرم مانده است، تئاتر «مرد رند» بود. اگرچه نقش من در این نمایش کوتاه بود، اما همسرم به قدری نقش خود را زیبا ایفا کرد که تماشاچیها برای لحظاتی خندیدند و چند لحظه بعد چنان متألم شدند که گریستند. این نوع بازی یعنی هنرمندی کردن، یعنی زندگی با تماشاگر».
پری کربلایی حضور و جایگاه زن در صحنه نمایش را این گونه تبیین کرد: « از آنجا که تئاتر بازتاب زندگی و صحنه تئاتر جولانگاه احساس و عاطفه هست، پس بازیگری زن در این جولانگاه لازم است. زیرا زن سرچشمه عاطفه و محبت است. نمایشی که در آن زن ایفای نقش زنان نداشته باشد، نمیتواند ارزش و اهمیت خانواده را بیان کند. زن نماد خانواده، پویایی و جریان زندگی است. ما درصدد هستیم در قالب نمایش جایگاه و محوریت زن را در خانواده مطرح کنیم».
بانو کربلایی معتقد است: « فرهنگ دیرینه و غنی حاکم بر اصفهان در موفقیت وی و سایر هنرمندان اصفهانی نقش بسزایی داشته است. چرا که مردم اصفهان از دیرباز به طنازی و شوخ طبعی شهره بودند و این صبغه فرهنگی باعث شده تا بیشتر تئاترهایی که در اصفهان اکران می شود با رویکرد طنز باشد».
اما کلام آخر، جا دارد از مشکلات زنان هنرمند در عرصه تئاتر سخنی به میان آید. در اغلب موارد شرایط کار، میزان تحصیلات و نقشی که زنان در صحنه تئاتر ایفا میکنند با مردان برابری میکند، اما دستمزدی که برای زنان در نظر گرفته میشود پایین تر از حقوق مردان است. اما آنچه که امروز نگران کننده هست، اختلاف دستمزد میان زنان و مردان بازیگر تئاتر نیست. بلکه شعلهای که توسط بزرگان و پیشکسوتان تئاتر روزی با مشقت و رنج برافروخته شد، امروز سوسو می کند. دیگر امروز از آن صفهای طویل در مقابل گیشههای فروش بلیط خبری نیست، شاید یک همت جمعی میطلبد تا این شعله همچنان پرفروغ بماند.
پری کربلایی در سن پنج سالگی فعالیت هنری خود را آغاز کرد. وی در سالن تئاتر اصفهان در کنار ناصر فرهمند اولین کار هنری خود را تجربه نمود. پس از یک وقفه هشت ساله دومین فعالیت هنریش را در سالن تئاتر سپاهان که توسط علی ارحام صدر، پسرعموی رضا ارحام صدر مدیریت میشد، تجربه کرد. به گفته پری کربلایی، علی ارحام صدر شوهرخواهر ایشان بوده که در شروع مجدد فعالیت هنری وی نقش مهمی ایفا کرده است. خانواده این هنرمند تئاتر، مخالف فعالیت هنری وی بودند، اما با پافشاری و اصرار او سرانجام موافقت خود را اعلام نمودند.
علاقه، مداومت و حضور فعال در صحنه تئاتر نه تنها آینده حرفهای روشنی را برای پری کربلایی رقم زد، بلکه سنگ بنای زندگی مشترک خانوادگی وی گذاشته شد. آشنایی با آقای کربلایی و حضور وی در صحنه تئاتر، سرانجام به ازدواج این دو هنرمند انجامید. ناگفته نماند، نام خانوادگی پری «انگاشته» بوده که پس از ازدواج، نام خانوادگی همسر را برای خود انتخاب کرد و به زوج کربلایی شهرت یافتند. والدین وی نیز در سن سه سالگی نام او را از «سیاره» به پری تغییر دادند.
پری کربلایی نگاه مردم در گذشته نسبت به حضور زنان در تئاتر را این گونه شرح میدهد: « در فعالیتهای هنری از جمله تئاتر و سینما، مردم اصفهان مانند سایر شهرها نگاهی بسته به حضور زنان داشتند. حضور زنان در صحنه نمایش و سینما مورد پسند جامعه نبود، بهطوری که برخی اوقات بازتاب این تفکر را در نگاه نگران مادرم مشاهده میکردم. این نگرانیها از طرف دوستان و همسایهها به مادرم انتقال مییافت. ایشان همواره نگران آینده من بودند و فکر میکردند بازی در تئاتر با خوشبختی و آینده من منافات دارد. اما خوشبختانه این نگاهها تعدیل یافت، مردم متوجه شدند فعالیت هنری زنان در صحنه تئاتر و نمایش، همانند سایر فعالیتهای هنری قابل تقدیر و تشویق است». پری کربلایی اذعان داشت: «زمان چه زود میگذرد و وقایع دوباره تکرار میشود. منظورم آن روزی بود که من در شرایط مادرم قرار گرفتم، زمانی که دخترانم، فائزه و فروزان علاقه خود را به تئاتر و بازیگری ابراز کردند. اما این بار خبری از آن نگرانی که در چشمان مادرم موج میخورد، نبود. بلکه با اطمینان موافقت خود را اعلام کردم. زیرا دل نگرانیهایی که مادرم داشت، دیگر رنگ باخته بودند. در حقیقت بزرگانی همچون ناصر فرهمند، ارحام صدر، محمدعلی رجایی، مهدی ممیزان، سرور و ژاله رجایی، کلارا، دیانا، گیتی و فرنگیس فروهر، من و سایر بانوانی که در این عرصه پیشتاز بودیم، بستری را فراهم کردیم تا جایگاه تئاتر و هنرمندی زنان در این حوزه به وجهی نیکو به افراد جامعه شناسانده شود. این تلاشها باعث شد، بانوان هنرمندی که زمانی مورد ملامت و سرزنش واقع میشدند از محبوبیت ویژهای در میان مردم برخوردار شوند. از آنجا که تئاتر زنده هست، بازیگر تئاتر زندگی به تماشاچی میبخشد. ما با تماشاگرمان خندیدم، گریستیم و با هم زندگی کردیم. اگرچه بزرگان و پیشکسوتان تئاتر جنگیدند تا حسن نیت خود را به عنوان یک هنرمند و دوستدار هنر ثابت کنند. اما ثمره این تلاش، در مقابل گیشههای بلیط فروشی در قالب صفهای طولانی هویدا شد. این تاثیر نه تنها در اصفهان نمایان شد، بلکه مسافرانی که قصد سفر به اصفهان در ایام نوروز را داشتند، از چند ماه قبل برای رزو بلیط اقدام میکردند. در اکثر تئاترها، تماشاچیانی را مشاهده میکردیم که برای چندمین بار به دیدن نمایش ما میآمدند و در پایان برای لحظاتی ایستاده ما را تشویق و تحسین میکردند. گاهاً در آخر هفته ها بلیط تئاتر ما در بازار سیاه به چند برابر قیمت اصلی فروخته میشد. نسل ما وظیفه خود را به خوبی انجام داد و حسن نیتش را به مردم ثابت کرد. بنابراین نسل بعد از ما با آسودگی بیشتری در صحنه تئاتر حضور یافتند. در حقیقت باید بگویم ما به نوعی ساختار شکنی کردیم و دیدگاه مردم را نسبت به حضور زن در تئاتر و سینما تغییر دادیم».
کربلایی در مورد بهترین تئاتری که تاکنون بازی کرده است، چنین پاسخ داد: « بنده تئاترهای زیادی بازی کردم از جمله دار و ندار، وادنگ، حاج عبدالغفار، عمه خانم، جاده زرین سمرقند، کلاه حصیری که غالب آن به نویسندگی محمدعلی رجایی و کارگردانی ناصر فرهمند بود. اما بهترین تئاتری که همچنان در خاطرم مانده است، تئاتر «مرد رند» بود. اگرچه نقش من در این نمایش کوتاه بود، اما همسرم به قدری نقش خود را زیبا ایفا کرد که تماشاچیها برای لحظاتی خندیدند و چند لحظه بعد چنان متألم شدند که گریستند. این نوع بازی یعنی هنرمندی کردن، یعنی زندگی با تماشاگر».
پری کربلایی حضور و جایگاه زن در صحنه نمایش را این گونه تبیین کرد: « از آنجا که تئاتر بازتاب زندگی و صحنه تئاتر جولانگاه احساس و عاطفه هست، پس بازیگری زن در این جولانگاه لازم است. زیرا زن سرچشمه عاطفه و محبت است. نمایشی که در آن زن ایفای نقش زنان نداشته باشد، نمیتواند ارزش و اهمیت خانواده را بیان کند. زن نماد خانواده، پویایی و جریان زندگی است. ما درصدد هستیم در قالب نمایش جایگاه و محوریت زن را در خانواده مطرح کنیم».
بانو کربلایی معتقد است: « فرهنگ دیرینه و غنی حاکم بر اصفهان در موفقیت وی و سایر هنرمندان اصفهانی نقش بسزایی داشته است. چرا که مردم اصفهان از دیرباز به طنازی و شوخ طبعی شهره بودند و این صبغه فرهنگی باعث شده تا بیشتر تئاترهایی که در اصفهان اکران می شود با رویکرد طنز باشد».
اما کلام آخر، جا دارد از مشکلات زنان هنرمند در عرصه تئاتر سخنی به میان آید. در اغلب موارد شرایط کار، میزان تحصیلات و نقشی که زنان در صحنه تئاتر ایفا میکنند با مردان برابری میکند، اما دستمزدی که برای زنان در نظر گرفته میشود پایین تر از حقوق مردان است. اما آنچه که امروز نگران کننده هست، اختلاف دستمزد میان زنان و مردان بازیگر تئاتر نیست. بلکه شعلهای که توسط بزرگان و پیشکسوتان تئاتر روزی با مشقت و رنج برافروخته شد، امروز سوسو می کند. دیگر امروز از آن صفهای طویل در مقابل گیشههای فروش بلیط خبری نیست، شاید یک همت جمعی میطلبد تا این شعله همچنان پرفروغ بماند.
+
یکشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۹:۰۵
نظر شما