![](/image/2/165x220/hasanabadi.jpg)
دکتر ابوالفضل حسنآبادی
دکتری:
تاریخ محلی دانشگاه اصفهان، ۱۳۹۲
سمت:
رئیس اداره اسناد و مطبوعات آستان قدس رضوی
تاریخ برای مردم یا مردم برای تاریخ؟
![تاریخ برای مردم یا مردم برای تاریخ؟](/image/thumbnail/524/150x150/qajar_persian_people_history_83927.jpg)
این نوشتار پاسخی به مقاله جناب آقای دکتر فیاض درباب تاریخ محلی است که در ماهنامه سوره به چاپ شده است. با توجه به شناختی که از آقای فیاض دارم و در طی پایان نامه دکتری به عنوان استاد داور از برخی از نظرات ایشان بهره برده ام وی استادی منطقی است که می توان از نظرات او جهت نقد و استحکام پایه های تاریخ محلی استفاده نمود.
مهمترین سوال در چند سال اخیر که به عنوان نقد نیز مطرح می گردد مساله ارتباط تاریخ با جامعه و کاربردی بودن آن در حوزه های مختلف می باشد. شکی نیست که معضل بی توجهی به تاریخ در سطوح مختلف تصمیم گیری در موسسات و نهادهای مختلف و ادعای کاربلدی در این زمینه مشکلات زیادی رااز نظر تخصصی و کاریابی برای دانشجویان تاریخ در مقاطع مختلف تحصیلی به وجود آورده است. این مساله ناشی از این سوال مهم است که تاریخ به چه درد جامعه می خورد و قرار است چه مشکلی از آن را حل نماید؟ و البته نقدی است که در چنددهه قبل به تاریخ در دنیا مطرح بوده است؟ بررسی شکل گیری و گسترش برخی از حوزه های تخصصی تاریخ در دنیا نشان می دهد که به تناسب نیاز جامعه در یک دوره شکل گرفته و توسعه یافته اند و در واقع بیشتر از آن که خواست افراد و دانشگاهها در ایجاد آن تاثیر داشته باشد، احساس نیاز جامعه آن منشا اصلی بوده است.و اما رشته تاریخ در ایران از آغاز بر مبنای دوره نگری و زمان های تاریخی بوده که امروزه نمی تواند بسیاری از نیازها و واقعیات تاریخی جامعه را برآورده نماید.این نگرش ضمن این که برای آموزش تاریخ در دانشگاهها مشکل ایجاد نموده ،زمینه تدریس غیر متجانس و غیر تخصصی را به اجبار برای بسیاری از اساتید فراهم کرده است. شکی نیست که علم تاریخ به مثابه یک دانش پایه مورد نیاز می باشد اما تعریف این نیاز و تطابق سازی آن با واقعیات روز جامعه شرط اصلی ماندگاری آن می باشد. مقایسه تاریخ با جغرافیا که در سالهای نه چندان دور تالی هم بودند و تخصصی شدن جغرافیا در شاخه های گوناگون نمونه خوبی در این مورد است.
بررسی پژوهشهای تاریخی دانشگاهی نشان می دهد که مورخان ما بیشتر تاریخ را برای تاریخ و برای مخاطبان خاص می نویسند نه برای مردم و این گسست ارتباطی با جامعه به ضرر دانشجویان تاریخ و مردم تمام می شود.به عنوان فردی که سالها در زمینه تاریخ شفاهی و پروژه های اجتماعی کار کرده ام بر این باورم که تاریخ محلی می تواند به عنوان یک شاخه تخصص در زمینه های زیر برای تاریخ کارگشایی داشته باشد.
- تاریخ محلی درواقع تاریخ برای پاسخ به منتقدانی است که معتقدند تاریخ مربوط به گذشته است و ما می خواهیم در امروز زندگی کنیم، در حالی که تاریخ محلی تاریخ نزدیکی است که به اندیشه تاریخی در زمان حال ارزش می بخشد و تاریخ سنتی را رنگ و لعاب و جانی دوباره می بخشد و با اطلاعات دست اول و با ارزشی که دارد ما را به گذشته نزدیک تر می کند.
- تاریخ محلی می تواند تسهیل کننده تخصص های موضوعی در تاریخ باشد. توجه به نیاز جامعه به تخصص هایی مانند مورخ اقتصادی،مورخ فرهنگی،مورخ نظامی،مورخ شهری و مورخ محلی می تواند زمینه حضور بیشتر تاریخ در جامعه را فراهم نماید.
- هرچند مکانیت در تاریخ محلی به عنوان شاخصه مهم می باشد اما تاریخ محلی از طریق برآورده کردن آرزوها ، خواستها و نیازهای مردمانی که دوست دارند درباره ریشه خانوادگی، تاریخ نیاکان و اماکن خود بیشتر بدانند، درک مفهومی از موضوع، جامعه، مکان، زمان، دوره و متن تاریخی را برای استفاده کنندگان فراهم می نماید.
- تاریخ محلی از طریق برآورده کردن آرزوها ، خواستها و نیازهای مردمانی که دوست دارند درباره ریشه خانوادگی، تاریخ نیاکان و اماکن خود بیشتر بدانند، درک مفهومی از موضوع، جامعه ، مکان، زمان، دوره و متن تاریخی را برای استفاده کنندگان فراهم می کند.
- تاریخ محلی ارتباط نزدیک بین جزئیات کوچک با کلیات یک جامعه ی بزرگ است و تلاش دارد تا تاریخ نزدیک را برای جامعه مخاطبانش قابل فهم سازد. این خُردنگری باعث می شود تا تاریخ محلی با انجام پژوهشهای محدود و کوچک به حوادثی که کمتر مورد توجه قرار می گیرد، اما قابل لمس کردن در زندگی روزانه مردم در یک محل است بپردازد. در واقع این کارکرد تاریخ محلی، نوشتن و حتی ساختن تاریخ برای مردم در زمان آینده است.
- بر اساس تجربه ای که در نگارش پایان نامه دکترا دارم بر این باورم که مورخان می توانند از طریق تیپ شناسی محلی نگاری در مناطق مختلف ایران در گذشته و شناسایی مولفه های تاریخ نگاری آن بر اساس نیازهای تاریخی جامعه و خواستهای حکومتی بر آینده تاریخ نگاری و به تبع آن هویت محلی و منطقه ای تاثیرگزاری مستقیم داشته باشند.
نقدهای اینچنینی می تواند در خمودگی فکری برخی از اساتید و دانشجویان تاریخی که این روزها کمتر علاقه ای به تاریخ نشان می دهند موثر و زمینه نگرش های جدید فکری را فراهم نماید.
مهمترین سوال در چند سال اخیر که به عنوان نقد نیز مطرح می گردد مساله ارتباط تاریخ با جامعه و کاربردی بودن آن در حوزه های مختلف می باشد. شکی نیست که معضل بی توجهی به تاریخ در سطوح مختلف تصمیم گیری در موسسات و نهادهای مختلف و ادعای کاربلدی در این زمینه مشکلات زیادی رااز نظر تخصصی و کاریابی برای دانشجویان تاریخ در مقاطع مختلف تحصیلی به وجود آورده است. این مساله ناشی از این سوال مهم است که تاریخ به چه درد جامعه می خورد و قرار است چه مشکلی از آن را حل نماید؟ و البته نقدی است که در چنددهه قبل به تاریخ در دنیا مطرح بوده است؟ بررسی شکل گیری و گسترش برخی از حوزه های تخصصی تاریخ در دنیا نشان می دهد که به تناسب نیاز جامعه در یک دوره شکل گرفته و توسعه یافته اند و در واقع بیشتر از آن که خواست افراد و دانشگاهها در ایجاد آن تاثیر داشته باشد، احساس نیاز جامعه آن منشا اصلی بوده است.و اما رشته تاریخ در ایران از آغاز بر مبنای دوره نگری و زمان های تاریخی بوده که امروزه نمی تواند بسیاری از نیازها و واقعیات تاریخی جامعه را برآورده نماید.این نگرش ضمن این که برای آموزش تاریخ در دانشگاهها مشکل ایجاد نموده ،زمینه تدریس غیر متجانس و غیر تخصصی را به اجبار برای بسیاری از اساتید فراهم کرده است. شکی نیست که علم تاریخ به مثابه یک دانش پایه مورد نیاز می باشد اما تعریف این نیاز و تطابق سازی آن با واقعیات روز جامعه شرط اصلی ماندگاری آن می باشد. مقایسه تاریخ با جغرافیا که در سالهای نه چندان دور تالی هم بودند و تخصصی شدن جغرافیا در شاخه های گوناگون نمونه خوبی در این مورد است.
بررسی پژوهشهای تاریخی دانشگاهی نشان می دهد که مورخان ما بیشتر تاریخ را برای تاریخ و برای مخاطبان خاص می نویسند نه برای مردم و این گسست ارتباطی با جامعه به ضرر دانشجویان تاریخ و مردم تمام می شود.به عنوان فردی که سالها در زمینه تاریخ شفاهی و پروژه های اجتماعی کار کرده ام بر این باورم که تاریخ محلی می تواند به عنوان یک شاخه تخصص در زمینه های زیر برای تاریخ کارگشایی داشته باشد.
- تاریخ محلی درواقع تاریخ برای پاسخ به منتقدانی است که معتقدند تاریخ مربوط به گذشته است و ما می خواهیم در امروز زندگی کنیم، در حالی که تاریخ محلی تاریخ نزدیکی است که به اندیشه تاریخی در زمان حال ارزش می بخشد و تاریخ سنتی را رنگ و لعاب و جانی دوباره می بخشد و با اطلاعات دست اول و با ارزشی که دارد ما را به گذشته نزدیک تر می کند.
- تاریخ محلی می تواند تسهیل کننده تخصص های موضوعی در تاریخ باشد. توجه به نیاز جامعه به تخصص هایی مانند مورخ اقتصادی،مورخ فرهنگی،مورخ نظامی،مورخ شهری و مورخ محلی می تواند زمینه حضور بیشتر تاریخ در جامعه را فراهم نماید.
- هرچند مکانیت در تاریخ محلی به عنوان شاخصه مهم می باشد اما تاریخ محلی از طریق برآورده کردن آرزوها ، خواستها و نیازهای مردمانی که دوست دارند درباره ریشه خانوادگی، تاریخ نیاکان و اماکن خود بیشتر بدانند، درک مفهومی از موضوع، جامعه، مکان، زمان، دوره و متن تاریخی را برای استفاده کنندگان فراهم می نماید.
- تاریخ محلی از طریق برآورده کردن آرزوها ، خواستها و نیازهای مردمانی که دوست دارند درباره ریشه خانوادگی، تاریخ نیاکان و اماکن خود بیشتر بدانند، درک مفهومی از موضوع، جامعه ، مکان، زمان، دوره و متن تاریخی را برای استفاده کنندگان فراهم می کند.
- تاریخ محلی ارتباط نزدیک بین جزئیات کوچک با کلیات یک جامعه ی بزرگ است و تلاش دارد تا تاریخ نزدیک را برای جامعه مخاطبانش قابل فهم سازد. این خُردنگری باعث می شود تا تاریخ محلی با انجام پژوهشهای محدود و کوچک به حوادثی که کمتر مورد توجه قرار می گیرد، اما قابل لمس کردن در زندگی روزانه مردم در یک محل است بپردازد. در واقع این کارکرد تاریخ محلی، نوشتن و حتی ساختن تاریخ برای مردم در زمان آینده است.
- بر اساس تجربه ای که در نگارش پایان نامه دکترا دارم بر این باورم که مورخان می توانند از طریق تیپ شناسی محلی نگاری در مناطق مختلف ایران در گذشته و شناسایی مولفه های تاریخ نگاری آن بر اساس نیازهای تاریخی جامعه و خواستهای حکومتی بر آینده تاریخ نگاری و به تبع آن هویت محلی و منطقه ای تاثیرگزاری مستقیم داشته باشند.
نقدهای اینچنینی می تواند در خمودگی فکری برخی از اساتید و دانشجویان تاریخی که این روزها کمتر علاقه ای به تاریخ نشان می دهند موثر و زمینه نگرش های جدید فکری را فراهم نماید.
+
سهشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۳ ساعت ۱۴:۳۹
نظر شما