تاریخ یزد
تاریخ یزد
تألیف جعفر بن محمد بن حسن جعفری ( ق 9 ه)
به کوشش ایرج افشار
در بنگاه ترجمه و نشر کتاب
زیر نظر احسان یار شاطر
2500 نسخه در چاپ دوم در چاپخانه زیبا به سال 1343 ه. ش. در 285 صفحه به طبع آراسته شد. لازم به ذکر است 190 صفحه دستنوشتههای جعفری است و مابقی الحاقاتی است که مصحح افزوده است.
جعفر بن محمد بن حسن جعفری از سادات حسینی نسب یزد است. در تذکرهها و آثار تاریخی از او صحبتی نشده است خود نیز به زندگیاش اشاره نکرده است و تاریخ تولد و وفات او نیز نامعلوم است. در اثر دیگرش تاریخ کبیر، مطالبی ارائه شده که از فحوای مطالب برمیآید در دستگاه دیوانی حکام یزد منصبی داشته و به مدح حکام و بزرگان شهر پرداخته است و در مقدمه تاریخ یزد تنها به ذکر اسم خویش اکتفا نموده است(ر.ک. به مقدمه و تعلیقات و توضیحات کتاب تاریخ یزد: 193- 194، 18) و برخی از اشعارش در تاریخ یزد بیان شده است( ر.ک. تاریخ یزد، 189- 190، 133). تاریخ یزد حوادث و رویدادها را تا سال 845ه. ق. دربرگرفته است. تاریخ یزد از کتب تاریخ محلی در طول است که از ابتدای بنای یزد تا زمان نویسنده به نگارش وقایع یزد به ویژه از نظر اجتماعی و فرهنگی پرداخته شده است. کتاب به نام ضیاءالدین مسعود نوشته شده( همان: 18، 22). حب وطن و دلبستگی نویسنده و اهتمام و توجه امیر به عمران و آبادانی شهر در تألیف اثر دخیل و مؤثر بوده است. بنابر مقدمه کتاب، تاریخ یزد برگرفته از کتاب تاریخ عمومی، تاریخ کبیر است که مطالب بر مدار تاریخ یزد نوشته شده است( ر.ک. تاریخ یزد: 18). کتاب با مقدمه چندین صفحهای آغاز شده است. در مقدمه پس از حمد و ستایس پروردگار و نعت پیامبر (ص) به معرفی موقعیت یزد و نقش حکومتیان د توسعه و عمران شهر و از سویی دیگر معرفی اثر خویش پرداخته است( ر.ک. تاریخ یزد: 17- 22). تقسیم¬بندی کتاب به ده قسم بر اساس و مبنای اولیه اثر است که نویسنده در مقدمه کتاب نیز اشاره کرده است( ر.ک. تاریخ یزد:20- 21). قسم اول و دوم به وقایع ایران به ویژه بنای "کثه" اولین عمارت یزد در دوره اسکندر و اقدامات او(ر.ک. تاریخ یزد:26) و پادشاهان ساسانی و حکومتیان در این شهر است(23-32). قسم سوم به بعد مربوط به دورۀ اسلامی یزد است و از بنیعباس آغاز و تا عمارت شاهرخ بهادرخان در یزد در قسم هفتم ادامه یافته است(33- 93). در سه قسم باقی مانده به صورت اختصاصی به اماکن مذهبی یزد همانند مساجد جمعه داخل و خارج از شهر، مدارس، مزارات، باغها و بوستانها، عمارات و آبها و کاریزها پرداخته است(94- 190).
تاریخ یزد اگرچه در ابتدا به نظر میرسد تاریخ سیاسی است اما با نگاهی گذرا به فصول مشخص میشود که بار عمدۀ کتاب بر تاریخ اجتماعی و فرهنگی شهر یزد است. با اینحال اطلاعاتی در مورد حاکمان و امرای شهر یزد و برخی از مناطق همجوار یزد و گاه ایران و مناطق جغرافیایی در اختیار خواننده قرار میدهد.
نخستین اثر در مورد شهر یزد و تاریخ محلی این منطقه، جامع الخیرات، متن وقفنامه سید رکنالدین یزدی در قرن 7/ 8 به زبان عربی است. لذا تاریخ یزد دومین تاریخ محلی در مورد این شهر و اولین اثر به زبان فارسی در قرن 9 ه. و منبع و مأخذی برای نویسندگان پس از خویش است.
متأسفانه نویسنده در متن کتاب به جزء در دو مورد از منابع خود، صریحالبلدان و مسالک و ممالک خود سخنی به میان نیاورده است( ر.ک. تاریخ یزد: 26-27). از نظر سبک ادبی متن کتاب سهل و روان است. با وجود لغات و کلمات مغولی و برخی از لغات قدیم فارسی، آیات و اشعار پیچیدگی و ابهام در متن همانند سایر آثار دورۀ ایلخانی و تیموری وجود ندارد.
کتاب تاریخ یزد در ردۀ کتب تاریخ محلی، از آغاز بنای یزد تا دوره مؤلف را شامل میگردد. با این حال کتاب، صرفاً تاریخ حوادث سیاسی نبوده بلکه تاریخ اجتماعی و فرهنگی را نیز شامل میشود. به ویژه در قسمهای که معاصر با دوران نویسنده است حاوی مطالبی ارزشمند و دقیقتری است. از سویی دیگر نزدیک به نیمی از کتاب مربوط به وقایع اجتماعی و فرهنگی و بافت شهری یزد است و همین امر رویکرد نویسنده و اهمیت مسائل زندگی اجتماعی را از نظر نویسنده مشخص مینماید. بنای یزد که در ابتدا به آن"کثه" گفته شده را به اسکندر نسبت داده که در پی فتوحات و تعقیب داریوش سوم به این مکان آمده و به ساخت عمارت پرداخته و به دستور اسکندر، سردارانش نیز به ساخت ابنیه در راستای عمران این منطقه پرداختند(ر.ک. تاریخ یزد: 26). وجه تسمیه یزد را منتسب به یزدجرد بن بهرام دانسته که به نام یزدان شهر یزد را در برج سنبله بنا کرد( ر.ک. تاریخ یزد: 29). با توجه به این گفته و سخن سطور فوق یزد دارای دو بانی است؛ اسکندر و دیگری یزدجرد بن بهرام. چنین به نظر میرسد که اسکندر در منطقهای که کثه نام داشته و یا کثه نام گرفته بنای عمارت و شرایط زندگی را فراهم ساخته و در دوره یزدجرد این مکان توسعه بسیار یافته با توجه به آنکه سه محله در شهر یزدجرد ایجاد کرده( ر.ک. تاریخ یزد:29) کثه به یزد تغییر نام یافت. نویسنده معمور بودن یزد را مربوط به دورۀ ابوالمظفر شاهرخ بهادر خان دانسته است که بر اثر ممارست و تداوم امور عمرانی و آبادانی در شهر نزدیک به ده هراز خانه، حمام، مدرسه، خانقاه، بستان و اماکن رفاهی فراهم شد( ر.ک. تاریخ یزد:20).
در قسم 8 به معرفی مساجد جامع داخل و خارج شهر، مدارس و مزار سادات، علما و مشایخ شهر و بانیان و زمان بنا پرداخته شده. مهمترین مدرسه را، مدرسه رکینه بیان کرده که در سال 725ه.ق. توسط امیر رکنالدین قاضی بنا شد و رصد خانه، مسجد و بیتالادویه ملحقات آن بود. وصف رصدخانه و مسائل نجومی و شرح بیان کار رصد در سال را توضیح داده است( ر.ک. تاریخ یزد: 103). در معرفی سادات و مشایخ و بزرگان شهر یزد- عدهای یزدی و برخی دیگر از سایر شهرها به یزد آمده- به اساتید و شاگردان آنان، آثار و اقدامات، کرامات و محل دفن آنان اشاره شده است( ر.ک. تاریخ یزد: 103- 166).
باغها و محلات شهر و بانیان آن در قسم نهم ارائه شده است( ر.ک. تاریخ یزد: 167- 176). که در توصیف برخی از باغها، محلاتی که باغها در آن قرار دارند، درختان اطراف باغ و انواع گیاهان و محصولاتی که در باغ روئیده، وسایل رفاهی در باغ و کنار باغ همچون حوضخانه، طنبی، بادگیر و ...، آسیاب، قصرها و ... اشاراتی شده است. در قسم آخر به آبها جاری روی زمین، کاریزها و قناتها پرداخته است( 177- 190). در این مبحث مجدداً به بانی کاریزها و قنوات، سرچشمه و مسیرهای طی شده و تقسیم شده جهت مصارف مختلف و اماکن متعددی همانند آسیاب، مدارس، باغها و مزارع و میوههای که از این راه به دست میآید، محلات و گاه خواص آب و آبهای که به یکدیگر متصل میشود، اشاره شده است.
مؤلف در اثر خویش در ذکر بیان حوادث سیاسی و معرفی حاکمین و بزرگان شهر یزد به مطالبی پرداخته که مربوط به عمران و آبادانی و توسعۀ شهر است. مساجد جامع داخل و خارج شهر، نام محلات در ادوار مختلف یزد، دورازهها، مزارها، مدارس و حمامها، باروها، روستاها و آبادانیها، بازارها، کاروانسراها، بادگیرها، قحطی شهر( ر.ک. تاریخ یزد: 50). اشعاری از شعرا و خود در مدح بانیان اماکن رفاهی و آسایشی شهر( ر.ک. تاریخ یزد: 51، 60-62، 65- 67). اسامی کوچههای شهر( ر.ک. تاریخ یزد:87)، کارخانهها، قنادخانهها، اصطبل، ساباط، باغچهها، بساتین و باغها، سقایه، موقوفهها، مصالح ساختمانی، توضیح برخی تزئینات اماکن عمومی شهر، کتابخانهها، جماعتخانه، منارهها، صنایع دستی، احیای برخی از اماکن، قناتها و کاریزهای شهر و بانی آنها و محلات و باغهای که آب طی میکند، در سرتاسر اثر بیان شده است.
اگرچه کتاب از حجمی زیاد برخوردار نیست اما اطلاعات ارزشمند از جنبههای مختلف و گوناگون جامعه یزد ارائه کرده و میتوان گفت سطر سطر کتاب قابل تجه و اهمیت است و با استنباط تا حد زیادی از موقعیت شهر یزد در آن دوره اطلاع یافت. اطلاعاتی همچون شرایط فرهنگی شهر یزد که میزان مدارس و کتابخانهها نمایانگر شرایط مساعد علمی و آموزشی در یزد است. تعداد قناتها نمایانگر شرایط آب و هوایی یزد و کم بودن آب و نحوۀ مدیریت آب و هزینههای سنگین تأمین آب شهر که توسط حاکمان و بزرگان باید تأمین گردد. فضای کالبدی شهر در بیان اماکن داخل و خارج شهر، وضعیت مذهبی شهر با بیان مساجد، خانقاهها، دارالسیادهها، صفهها، حضور سادات و مشایخ شهر، عمران و آبادانی شهر، وضعیت بهداشت عمومی شهر با توجه بر تعداد حمامها، وضعیت اقتصادی شهر با توجه بر کاروانسراها، بازارها و محصولات کشاورزی و تعداد باغها. علاوه بر این نقش حکومتیان و امرا در توسعه و آبادانی شهر قابل توجه و چشمگیر بوده است.
تألیف جعفر بن محمد بن حسن جعفری ( ق 9 ه)
به کوشش ایرج افشار
در بنگاه ترجمه و نشر کتاب
زیر نظر احسان یار شاطر
2500 نسخه در چاپ دوم در چاپخانه زیبا به سال 1343 ه. ش. در 285 صفحه به طبع آراسته شد. لازم به ذکر است 190 صفحه دستنوشتههای جعفری است و مابقی الحاقاتی است که مصحح افزوده است.
جعفر بن محمد بن حسن جعفری از سادات حسینی نسب یزد است. در تذکرهها و آثار تاریخی از او صحبتی نشده است خود نیز به زندگیاش اشاره نکرده است و تاریخ تولد و وفات او نیز نامعلوم است. در اثر دیگرش تاریخ کبیر، مطالبی ارائه شده که از فحوای مطالب برمیآید در دستگاه دیوانی حکام یزد منصبی داشته و به مدح حکام و بزرگان شهر پرداخته است و در مقدمه تاریخ یزد تنها به ذکر اسم خویش اکتفا نموده است(ر.ک. به مقدمه و تعلیقات و توضیحات کتاب تاریخ یزد: 193- 194، 18) و برخی از اشعارش در تاریخ یزد بیان شده است( ر.ک. تاریخ یزد، 189- 190، 133). تاریخ یزد حوادث و رویدادها را تا سال 845ه. ق. دربرگرفته است. تاریخ یزد از کتب تاریخ محلی در طول است که از ابتدای بنای یزد تا زمان نویسنده به نگارش وقایع یزد به ویژه از نظر اجتماعی و فرهنگی پرداخته شده است. کتاب به نام ضیاءالدین مسعود نوشته شده( همان: 18، 22). حب وطن و دلبستگی نویسنده و اهتمام و توجه امیر به عمران و آبادانی شهر در تألیف اثر دخیل و مؤثر بوده است. بنابر مقدمه کتاب، تاریخ یزد برگرفته از کتاب تاریخ عمومی، تاریخ کبیر است که مطالب بر مدار تاریخ یزد نوشته شده است( ر.ک. تاریخ یزد: 18). کتاب با مقدمه چندین صفحهای آغاز شده است. در مقدمه پس از حمد و ستایس پروردگار و نعت پیامبر (ص) به معرفی موقعیت یزد و نقش حکومتیان د توسعه و عمران شهر و از سویی دیگر معرفی اثر خویش پرداخته است( ر.ک. تاریخ یزد: 17- 22). تقسیم¬بندی کتاب به ده قسم بر اساس و مبنای اولیه اثر است که نویسنده در مقدمه کتاب نیز اشاره کرده است( ر.ک. تاریخ یزد:20- 21). قسم اول و دوم به وقایع ایران به ویژه بنای "کثه" اولین عمارت یزد در دوره اسکندر و اقدامات او(ر.ک. تاریخ یزد:26) و پادشاهان ساسانی و حکومتیان در این شهر است(23-32). قسم سوم به بعد مربوط به دورۀ اسلامی یزد است و از بنیعباس آغاز و تا عمارت شاهرخ بهادرخان در یزد در قسم هفتم ادامه یافته است(33- 93). در سه قسم باقی مانده به صورت اختصاصی به اماکن مذهبی یزد همانند مساجد جمعه داخل و خارج از شهر، مدارس، مزارات، باغها و بوستانها، عمارات و آبها و کاریزها پرداخته است(94- 190).
تاریخ یزد اگرچه در ابتدا به نظر میرسد تاریخ سیاسی است اما با نگاهی گذرا به فصول مشخص میشود که بار عمدۀ کتاب بر تاریخ اجتماعی و فرهنگی شهر یزد است. با اینحال اطلاعاتی در مورد حاکمان و امرای شهر یزد و برخی از مناطق همجوار یزد و گاه ایران و مناطق جغرافیایی در اختیار خواننده قرار میدهد.
نخستین اثر در مورد شهر یزد و تاریخ محلی این منطقه، جامع الخیرات، متن وقفنامه سید رکنالدین یزدی در قرن 7/ 8 به زبان عربی است. لذا تاریخ یزد دومین تاریخ محلی در مورد این شهر و اولین اثر به زبان فارسی در قرن 9 ه. و منبع و مأخذی برای نویسندگان پس از خویش است.
متأسفانه نویسنده در متن کتاب به جزء در دو مورد از منابع خود، صریحالبلدان و مسالک و ممالک خود سخنی به میان نیاورده است( ر.ک. تاریخ یزد: 26-27). از نظر سبک ادبی متن کتاب سهل و روان است. با وجود لغات و کلمات مغولی و برخی از لغات قدیم فارسی، آیات و اشعار پیچیدگی و ابهام در متن همانند سایر آثار دورۀ ایلخانی و تیموری وجود ندارد.
کتاب تاریخ یزد در ردۀ کتب تاریخ محلی، از آغاز بنای یزد تا دوره مؤلف را شامل میگردد. با این حال کتاب، صرفاً تاریخ حوادث سیاسی نبوده بلکه تاریخ اجتماعی و فرهنگی را نیز شامل میشود. به ویژه در قسمهای که معاصر با دوران نویسنده است حاوی مطالبی ارزشمند و دقیقتری است. از سویی دیگر نزدیک به نیمی از کتاب مربوط به وقایع اجتماعی و فرهنگی و بافت شهری یزد است و همین امر رویکرد نویسنده و اهمیت مسائل زندگی اجتماعی را از نظر نویسنده مشخص مینماید. بنای یزد که در ابتدا به آن"کثه" گفته شده را به اسکندر نسبت داده که در پی فتوحات و تعقیب داریوش سوم به این مکان آمده و به ساخت عمارت پرداخته و به دستور اسکندر، سردارانش نیز به ساخت ابنیه در راستای عمران این منطقه پرداختند(ر.ک. تاریخ یزد: 26). وجه تسمیه یزد را منتسب به یزدجرد بن بهرام دانسته که به نام یزدان شهر یزد را در برج سنبله بنا کرد( ر.ک. تاریخ یزد: 29). با توجه به این گفته و سخن سطور فوق یزد دارای دو بانی است؛ اسکندر و دیگری یزدجرد بن بهرام. چنین به نظر میرسد که اسکندر در منطقهای که کثه نام داشته و یا کثه نام گرفته بنای عمارت و شرایط زندگی را فراهم ساخته و در دوره یزدجرد این مکان توسعه بسیار یافته با توجه به آنکه سه محله در شهر یزدجرد ایجاد کرده( ر.ک. تاریخ یزد:29) کثه به یزد تغییر نام یافت. نویسنده معمور بودن یزد را مربوط به دورۀ ابوالمظفر شاهرخ بهادر خان دانسته است که بر اثر ممارست و تداوم امور عمرانی و آبادانی در شهر نزدیک به ده هراز خانه، حمام، مدرسه، خانقاه، بستان و اماکن رفاهی فراهم شد( ر.ک. تاریخ یزد:20).
در قسم 8 به معرفی مساجد جامع داخل و خارج شهر، مدارس و مزار سادات، علما و مشایخ شهر و بانیان و زمان بنا پرداخته شده. مهمترین مدرسه را، مدرسه رکینه بیان کرده که در سال 725ه.ق. توسط امیر رکنالدین قاضی بنا شد و رصد خانه، مسجد و بیتالادویه ملحقات آن بود. وصف رصدخانه و مسائل نجومی و شرح بیان کار رصد در سال را توضیح داده است( ر.ک. تاریخ یزد: 103). در معرفی سادات و مشایخ و بزرگان شهر یزد- عدهای یزدی و برخی دیگر از سایر شهرها به یزد آمده- به اساتید و شاگردان آنان، آثار و اقدامات، کرامات و محل دفن آنان اشاره شده است( ر.ک. تاریخ یزد: 103- 166).
باغها و محلات شهر و بانیان آن در قسم نهم ارائه شده است( ر.ک. تاریخ یزد: 167- 176). که در توصیف برخی از باغها، محلاتی که باغها در آن قرار دارند، درختان اطراف باغ و انواع گیاهان و محصولاتی که در باغ روئیده، وسایل رفاهی در باغ و کنار باغ همچون حوضخانه، طنبی، بادگیر و ...، آسیاب، قصرها و ... اشاراتی شده است. در قسم آخر به آبها جاری روی زمین، کاریزها و قناتها پرداخته است( 177- 190). در این مبحث مجدداً به بانی کاریزها و قنوات، سرچشمه و مسیرهای طی شده و تقسیم شده جهت مصارف مختلف و اماکن متعددی همانند آسیاب، مدارس، باغها و مزارع و میوههای که از این راه به دست میآید، محلات و گاه خواص آب و آبهای که به یکدیگر متصل میشود، اشاره شده است.
مؤلف در اثر خویش در ذکر بیان حوادث سیاسی و معرفی حاکمین و بزرگان شهر یزد به مطالبی پرداخته که مربوط به عمران و آبادانی و توسعۀ شهر است. مساجد جامع داخل و خارج شهر، نام محلات در ادوار مختلف یزد، دورازهها، مزارها، مدارس و حمامها، باروها، روستاها و آبادانیها، بازارها، کاروانسراها، بادگیرها، قحطی شهر( ر.ک. تاریخ یزد: 50). اشعاری از شعرا و خود در مدح بانیان اماکن رفاهی و آسایشی شهر( ر.ک. تاریخ یزد: 51، 60-62، 65- 67). اسامی کوچههای شهر( ر.ک. تاریخ یزد:87)، کارخانهها، قنادخانهها، اصطبل، ساباط، باغچهها، بساتین و باغها، سقایه، موقوفهها، مصالح ساختمانی، توضیح برخی تزئینات اماکن عمومی شهر، کتابخانهها، جماعتخانه، منارهها، صنایع دستی، احیای برخی از اماکن، قناتها و کاریزهای شهر و بانی آنها و محلات و باغهای که آب طی میکند، در سرتاسر اثر بیان شده است.
اگرچه کتاب از حجمی زیاد برخوردار نیست اما اطلاعات ارزشمند از جنبههای مختلف و گوناگون جامعه یزد ارائه کرده و میتوان گفت سطر سطر کتاب قابل تجه و اهمیت است و با استنباط تا حد زیادی از موقعیت شهر یزد در آن دوره اطلاع یافت. اطلاعاتی همچون شرایط فرهنگی شهر یزد که میزان مدارس و کتابخانهها نمایانگر شرایط مساعد علمی و آموزشی در یزد است. تعداد قناتها نمایانگر شرایط آب و هوایی یزد و کم بودن آب و نحوۀ مدیریت آب و هزینههای سنگین تأمین آب شهر که توسط حاکمان و بزرگان باید تأمین گردد. فضای کالبدی شهر در بیان اماکن داخل و خارج شهر، وضعیت مذهبی شهر با بیان مساجد، خانقاهها، دارالسیادهها، صفهها، حضور سادات و مشایخ شهر، عمران و آبادانی شهر، وضعیت بهداشت عمومی شهر با توجه بر تعداد حمامها، وضعیت اقتصادی شهر با توجه بر کاروانسراها، بازارها و محصولات کشاورزی و تعداد باغها. علاوه بر این نقش حکومتیان و امرا در توسعه و آبادانی شهر قابل توجه و چشمگیر بوده است.
+
سهشنبه ۳ فروردین ۱۳۹۵ ساعت ۲۰:۲۳
نظر شما