تکایای محلات تهران در عهد ناصری
در دورۀ ناصرالدین شاه قاجار علاوه بر تکایا و روضهخوانیهای دولت در تکیه دولت و منطقه ییلاقی نیاوران و تکایای اعیان و اشراف حکومتی همچون عزتالدوله خواهر ناصرالدین شاه، حسامالسلطنه سلطان مراد میرزا و .... در محلات و گذرها مکانی جهت برگذاری مراسم عزاداری ماه محرم و صفر اختصاص یافته بود. بانیان و برگذارکنندگان این عزاداریها خیرین و اهالی محل بودند. تکایای محلات از دو طریق پول مصرفی این ایام را به دست میآوردند. برخی با درآمد وقفی که متولی تکیه یا موقوفه بر منافع و مصارف تکیه نظارت داشت. تکایای بیبهره از وقف، با نزدیکی ایام عزاداری اهالی محل و داشهای محل و بابا شملها به جمعآوری مخارج و تهیه سوروسات مراسم مخرم میپرداختند. مردم با دادن پول و یا لوازم و اسباب از قبیل چراغ، پرده گلدوزی، میز، سماور و اسباب چای و ... نقش مهمی داشتند و طاقنمای تکایا با لوازم اهدایی تزئین میشد.
هر طاقنما در تکیه به گونهای تزئین میشد که نمایانگر آن قشر جامعه بود. یکی از طاقنماها را با اسباب و لوازم درویشی همچون پوست تخته، کشکول، بوق و لن تشاء، پوست پلنگ و خرس و ... تزئین میکردند و بندهای از اشعار محتشم خوانده میشد. در صورت بزرگ بودن تکیه دو طاق نمای درویشی بنا میکردند و دو محتشمخوان بندها را به صورت سؤال و جواب میخواندند. سینهزنی از دیگر مراسم تکایا بود که افرادی در صحن تکیه منتظر بودند تا وقت سینهزنی فرا رسد. روزها مراسم تعزیهخوانی برپا بود و دستههای تعزیهخوانی به طور هماهنگ بودند که در هر جا مراسمی برقرار بود حضور داشتند و در یک تکیه از زمان شروع برنامه تا پایان هفت یا هشت تعزیهخوان به نوبت به روضهخوانی و تعزیهخوانی میپرداختند. معینالبکاء و دسته دولتی نیز گاه پس از حضور در مراسم تعزیهخوانی تکیه دولت و اعیان و رجال در تکایای مهم شهر مثل سید ناصرالدین و حیاط شاهی با نام نائبالسلطنه تعزیهخوانی میکردند.
پذایریی واردین که شامل گلاب، قهوه، قند سائیده، قلیان و چای یا شربت به فراخور فصل مختص به صاحب هر طاقنما بود. مصارف طاقنما نیز بر عهده صاحب طاقنما بود و پولهای جمع شده به مصارف عمومی تکیه میرسید.
(شرح زندگانی من، عبدالله مستوفی، 300- 301)
هر طاقنما در تکیه به گونهای تزئین میشد که نمایانگر آن قشر جامعه بود. یکی از طاقنماها را با اسباب و لوازم درویشی همچون پوست تخته، کشکول، بوق و لن تشاء، پوست پلنگ و خرس و ... تزئین میکردند و بندهای از اشعار محتشم خوانده میشد. در صورت بزرگ بودن تکیه دو طاق نمای درویشی بنا میکردند و دو محتشمخوان بندها را به صورت سؤال و جواب میخواندند. سینهزنی از دیگر مراسم تکایا بود که افرادی در صحن تکیه منتظر بودند تا وقت سینهزنی فرا رسد. روزها مراسم تعزیهخوانی برپا بود و دستههای تعزیهخوانی به طور هماهنگ بودند که در هر جا مراسمی برقرار بود حضور داشتند و در یک تکیه از زمان شروع برنامه تا پایان هفت یا هشت تعزیهخوان به نوبت به روضهخوانی و تعزیهخوانی میپرداختند. معینالبکاء و دسته دولتی نیز گاه پس از حضور در مراسم تعزیهخوانی تکیه دولت و اعیان و رجال در تکایای مهم شهر مثل سید ناصرالدین و حیاط شاهی با نام نائبالسلطنه تعزیهخوانی میکردند.
پذایریی واردین که شامل گلاب، قهوه، قند سائیده، قلیان و چای یا شربت به فراخور فصل مختص به صاحب هر طاقنما بود. مصارف طاقنما نیز بر عهده صاحب طاقنما بود و پولهای جمع شده به مصارف عمومی تکیه میرسید.
(شرح زندگانی من، عبدالله مستوفی، 300- 301)
+
آدینه ۲۳ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۲۸
نظر شما