دکتر علی رستم‌نژاد

دکتری: دکتری تاریخ محلی دانشگاه اصفهان

یک سفرنامه، دو ترجمه

یک سفرنامه، دو ترجمه این نوشتار مختصر به منظور نقد کتاب به تحریر درنیامده است بلکه صرفاً  تذکری است به خوانندگان و محققان، که با احتیاط بیشتر از مطالب آن استفاده نمایند...
پیوست‌ها
یک سفرنامه دو ترجمه
این نوشتار مختصر به منظور نقد کتاب به تحریر درنیامده است بلکه صرفاً تذکری است به خوانندگان و محققان، که با احتیاط بیشتر از مطالب آن استفاده نمایند. گریگوری ملگونوف در سال1277.ق/ 1860.م به سواحل جنوبی دریای مازندران سفر کرد و از ایالت‏های استرآباد، مازندران و گیلان دیدار نمود. سفرنامه وی در سال 1864.م در روسیه به چاپ رسید و برنده جایزه دمی دف(Demidef) گردید. در همان دهه شصت قرن نوزدهم به زبان آلمانی و فرانسه ترجمه شد. از این کتاب دو ترجمه به فارسی صورت گرفت. 1. ترجمه اول توسط پطرس مترجم رسمی دولت در عصر قاجار صورت گرفت. این ترجمه در زمان وزارت میرزا سعیدخان انصاری موتمن‏‏الملک وزیر امور خارجه ـ 1269 تا 1290.ق ـ انجام شد. نسخه خطی آن به اهتمام مسعود گلزاری بازنویسی، تصحیح و تکمیل گردید و با متن روسی تطبیق داه شد. این کتاب در سال 1364.ش توسط انتشارات دادجو با عنوان «سفرنامه ملگونوف به سواحل جنوبی دریای خزر» به چاپ رسید.
2. ترجمه دوم توسط هوشنگ امیری بر اساس ترجمه آلمانی صورت گرفت و با عنوان «کرانه‏های جنوبی دریای خزر » در سال 1376.ش توسط انتشارات کتابسرا به چاپ رسید. مقایسه دو ترجمه از برخی جهات:
مترجم عصرقاجار از اصطلاحات عصر قاجار و نزدیک به زمان تألیف استفاده کرد و این امر از نظر معنی و مفهوم کلمات و اصطلاحات به عینیت نزدیک‏تر است. مثلاً پطروس از کلماتی مانند ولایت ـ ولایت اشرف ، ولایت ساری ، ولایت بارفروشی ، ولایت آمل(ص: 82) ـ استفاده کرده است در حالی که هوشنگ امیری از اصطلاح ناحیه (ص: 187) و استان(ص:190) استفاده نمود که برای نظام تقسیمات کشوری و جغرافیای اداری محلی عصر قاجار کلماتی نامأنوس می‏باشند. مترجم محترم آقای هوشنگ امیری در مقدمه کتاب به ترجمه اولیه پطروس که مقدم بر ترجمه ایشان می‏باشد اشاره‏ای نکرده‏اند. هر دو ترجمه در استفاده از تقسیمات داخلی ولایت‏ها از کلمه مشترک بلوک استفاده کرده‏اند. در مقدمه کتاب صحبت از نقشه برداری و آمار مربوط به ایالت‏ های شمالی ایران است ولی در دو ترجمه فارسی هیچ اثری از نقشه نمی‏باشد. درست همزمان با سفرنامه ملگونوف، سفرنامه میرزا ابراهیم نوشته شده است. صرفنظر از نقدهایی که به سفرنامه میرزا ابراهیم وارد شده است ـ مبنی بر اینکه وی سفرنامه اش را بر اساس سفرنامه مکنزی منتهی در جهت عکس تنظیم نموده است ـ سفرنامه وی، از قلم یک ایرانی آشنا با اصطلاحات اداری و دیوانی عصر قاجار به نگارش درآمد. بنابراین مراجعه به این کتاب برای مصحح و مترجم ضروری بود. هرچند متن ترجمه متأخر دارای سلاست و روانی برای خواننده امروزی است ولی به جهت ملاحظات تاریخی و قرارگرفتن در بافت تاریخی و زمان تولید متن دارای اشکالات عدیده است که به نمونه‏هایی از آن بصورت مقایسه‏ای در جدول زیر پرداخته شده است. فهرست اعلام متن قاجاری بهتر است و برخلاف ترجمه متأخر در قسمت بیان اسامی حیوانات بومی املای لاتین درج گردید.
در جدول زیر همه اصطلاحاتی که آقای امیری بکار برد نادرست می‏باشد در مقابل اصطلاحات ترجمه عهد قاجاری صحیح می‏باشد.
هوشنگ امیری پطروس
یوزبندپی پایینی(188) یور بندپی پائینی(85)
رودخانه قاری(189) رود کاری(85)
رود کری(189) رود کاری(85)
بلوک کیا قلعه[از ولایت بارفروش](189) بلوک کیاکلا(85)
بلوک علی آباد در شاهرود(189) بلوک علی آباد با رود شاهرود(85)
در این ترجمه حذف شده است بلوک سوادکوه
علم رود(189) الم رود(86)
بلوک پایین لتکوه[از ولایت آمل](189) پایین لیتکوه(86)
جیره کلباد(190) جر کلباد(87)
رودخانه لار(214) رودخانه تالار(106)
میر تقی میرزا حاکم مازندران[در زمان شورش بابی‏ها](219) مهدی قلی میرزا(109)
بلوک سازی گلیم(235) بلوک ساسی کلام(123)
بلوک حاجی آباد آمل(244) بلوک اوجی آباد آمل(131)
بیدکله [جغد](262) پیتِ کِله()
نفت کنک[نوعی پرنده دریای](262) نفتِ کِنگ()
مشتی[جوجه تیغی](262) تَشی() کوزیا[لاک پشت]() کَوِز()
«با وجود آنکه بار فروش مرکز استان مازندران است اما والی آن در ساری اقامت دارد. این استان گاهی از استرآباد دیده می‏شود»(190) «شهر حاکم نشین مازندران بارفروش است و والی این ولایت معمولا در ساری ساکن است و حکمرانی او را تغییر و تبدیل است بسا باشد که گاهی اوقات به استرآباد متعلق شود»(87) یک بیت شعر از اشعار امیر پازواری در ترجمه آقای امیری آمده است که در ترجمه عصر قاجاری وجود ندارد. منتهی مترجم در بازگردانی متن به زبان فارسی دچار اشتباه شده است.
امیر گِته خِدا مِره زَن هَده پِسِر زیاد دِمتِر[در ست آن دِتِر است] مِره کَم هَده
ترجمه اشتباه: امیر می‏گفت به من زن دهید زیرا پسرهای زیادی دارم و دخترم مرده است
معنی درست شعر: امیر می‏گفت خدا به من زن دهد پسر زیاد و دختر کم دهد
+ آدینه ۲۸ آذر ۱۳۹۳ ساعت ۱۳:۴۰
نظرات
دکتر عبدالمهدی رجایی
دکتر عبدالمهدی رجایی، در چنین مواقعی یا مترجم دوم ، ترجمه نخست را ندیده است که به نظر می در اینجا چنین باشد چون اگر دیده بود این اشتباهات را مرتکب نمی شد. یا گاهی اوقات مترجم دوم به خاطر این که بگوید اثر من تازه است عمداً ترجمه نخست را نادیده می گیرد. سفرنامه از خراسان تا بختیاری یکی از بهترین سفرنامه های ایران در آستانه مشروطیت است. کتاب در سال 1335 توسط فره وشی ترجمه شده و توسط امیرکبیر چاپ شد. حدود نیم قرن بعد شخص دیگری که اکنون نام او یادم رفته کتاب را ترجمه کرده و این بار در دو جلد انتشار داد . البته مترحم دوم اصلا ذکری نکرده است که این کتاب قبلاً ترجمه شده است. سفرنامه پیترو دلاواله نیز سرنوشتی چنین یافته است. در سال 1347 این کتاب را در یک جلد آقای شعاع الدین شفا ترجمه کرد و در سال 1380 محمود بهفروزی آن را در دو جلد ترجمه کرد و البته در مقدمه عنوان کرد که مترجم نخست بسیاری از قسمت های مهم را حذف کرده بوده است و به این دلیل وی به ترجمه کامل آن اقدام نموده است. در مورد مطلب بالا باید بگویم از آنجا که ترجمه در دوره قاجار بیشتر به صورت آزاد صورت می گرفت بنابر این به ترجمه های دوران قاجار زیاد اطمینانی نیست و اگر چنان چه مترجمی متن اصلی را یافته و به ترجمه مجدد آن اقدام نمود، باید این کار را ارج نهاد.
دوشنبه ۱ دی ۱۳۹۳ ساعت ۰۸:۳۴
نظر شما
نام:
ایمیل : * نمایش داده نمی‌شود
نظر شما: