بایدها و نبایدهای تاریخنگاری محلی نوین
بایدها و نبایدهای تاریخنگاری محلی نوین
تاریخ محلی به جهت ویژگی میان رشته ای خود مابین جامعه شناسی ،تاریخ و جغرافیا قاعدتا باید فلسفه مخصوص به خود را نیز دارا باشد.فلسفه ای مابین فلسفه جامعه شناسی ، تاریخ و جغرافیا .یعنی فلسفه ای که بتواند هر سه جنبه را بپوشاند. جامعه شناسی و جغرافیا کمی شده اند وفلسفه آنها نیز متناسب با مکاتب آنها تغییر یافته است...
بایدها و نبایدهای تاریخنگاری محلی نوین
نگارنده: دکتر سید محمود سادات
نگارش: آذر ۱۳۹۲
تاریخ محلی به جهت ویژگی میان رشته ای خود مابین جامعه شناسی ،تاریخ و جغرافیا قاعدتا باید فلسفه مخصوص به خود را نیز دارا باشد.فلسفه ای مابین فلسفه جامعه شناسی ، تاریخ و جغرافیا .یعنی فلسفه ای که بتواند هر سه جنبه را بپوشاند. جامعه شناسی و جغرافیا کمی شده اند وفلسفه آنها نیز متناسب با مکاتب آنها تغییر یافته است و جزئی نگری این دو رشته در فلسفه آنها نیز متجلی است .فلسفه تاریخ محلی هم در روش پژوهش خود توصیه به جزئی نگری دارد . فلسفه تاریخ محلی هم به مکاتبی از فلسفه تاریخ که به جزئیات تمایل دارند همچون مکتب آنال روی آورده است. میکرو هیستورین ها تحت تاثیر آنال بیشتر محلی کارند و قاعده هرم جامعه یعنی مردم عادی موضوع پژوهش آنها هستند .لذا فلسفه تاریخ محلی هم خاصیت میان رشته ای خود را دارد.
درست است که محلی نگاران تحت تاثیر آنالیست ها به نگارش تاریخ مردم عادی جامعه رو آوردند اما جزئی نگری و جزئی نگاری تاریخ محلی هم در این زمینه کمک کار بود. در مقابل تاریخ نگاری سنتی که کلی نگر و کلی نگار است.جزئی نگری تاریخ محلی در نگاه اول جامع نگری آن را زیر سوال می برد.اما با بررسی مسائلی که می تواند موضوع تاریخ محلی باشد و ارتباط این رشته با جامعه شناسی به جامع الاطراف بودن آن پی می بریم.
+ شنبه ۲ آذر ۱۳۹۲ ساعت ۱۳:۰۶
نظر شما
نام:
ایمیل : * نمایش داده نمی‌شود
نظر شما: